در این راستا شاید بتوان این اهداف و انگیزها را در دو قالب مدنظر قرار داد؛ نخست آنها که روشن و آشکار بوده و در قطعنامه پایانی نیز مورد اشاره قرار گرفتهاند و دوم اهداف در سایه و پنهان که ضرورت برگزاری هر چه سریعتر چنین نشستی از سوی رهبری طالبان را ایجاب کرده است.
درباره مورد نخست یعنی اهداف آشکار برگزاری این نشست، باید اذعان کرد ضرورت واکنش به حمله هوایی آمریکا به کابل و کشته شدن ایمن الظواهری، رهبر القاعده را شاید بتوان نخستین و مهمترین انگیزه برگزاری این نشست به شمار آورد. رویکرد رسمی مداراجویانه طالبان در برابر آمریکا که خالی از هرگونه تهدید مستقیم و تنها در یک محکومیت کلامی بود و در نقطه مقابل، تهدید کشور همسایه متهم به مشارکت و همراهی با آمریکا (بدون بیان نام پاکستان) از نکات در خور توجه قطعنامه پایانی محسوب میشود. اما سرعتبخشیدن به فرایند مشروعیتبخشی به دولت امارت اسلامی در داخل افغانستان نیز انگیزه و هدف مهم دیگر برپایی این اجلاس محسوب میشد. برگزاری نشست علما برای جایگزینی تدریجی آن با لویه جرگه، توجیه و تبیین هر چه بیشتر این مسئله است که علما و نه مردم عادی، سرمنشأ مشروعیت دولت امارت اسلامی محسوب میشوند.
اما صرفنظر از اهداف شفاف و روشن ذکر شده، به نظر میرسد اهدافی پشت پرده و در سایه نیز در برگزاری شتابزده چنین نشستی دخیل بودهاند. انتشار اخباری در مورد تشدید شکافها میان دولتمردان امارت اسلامی، بهویژه پس از حمله هوایی آمریکا و کشته شدن رهبر القاعده، رهبری طالبان را ناچار کرده با برگزاری یک گردهمایی سراسری میان اعضای خود به توجیه شرایط و اقدامات لازم برای جلوگیری از تشدید اختلافات بپردازد. اظهاراتی که ملاهبتالله در نشست علما در مورد رابطه با آمریکا، بازگشت احتمالی به شرایط جهاد و مصالحه نکردنش با جامعه جهانی بر سر قوانین شریعت مطرح کرد، گویای تلاش وی برای رفع نگرانی گروهها و جناحهای مختلف طالبان و هماهنگسازی نظرات آنان است. در عین حال سخنرانی وزیر خارجه طالبان و دعوت وی از طالبان به صبر و بردباری بیشتر برای پذیرش از سوی جامعه جهانی نیز میتواند نشاندهنده کوشش مقامات امارت اسلامی برای مهار نارضایتیها در میان طالبان باشد.
نظر شما